معمار روابط ایران و روسیه کیست؟ 08 اسفند 1401

معمار روابط ایران و روسیه کیست؟

پایان‌بخش ده‌ها سال جنگ و خونریزی و غارتِ تزارها در روسیه، با به جوش آمدن خون بلشویک‌های کمونیست و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ رقم خورد. با تسلط لنین بر روسیه روابط استعماری و تجاوز گاه و بی‌گاه همسایه شمالی به ایران، متوقف شد. لنین پس از رسیدن به قدرت گفت: «ما اعلام می‌کنیم که عهدنامه سری – قرارداد سن‌پترزبورگ ۱۹۰۷ - راجع به تقسیم کشور ایران محو و پاره شد و همین که عملیات جنگی خاتمه یابد، قشون روس از ایران خارج می‌شود و حق تعیین مقدرات ایران به دست ایرانیان تأمین خواهد شد.»

فرجام سیدِ طلبه و فداییان اسلام 06 آذر 1401

فرجام سیدِ طلبه و فداییان اسلام

نویسنده کتاب «شیعه‌گری» در سال ۱۳۲۴ برداشت‌های مغرضانه‌ای از احکام اجتماعی و فقهی اسلام و جایگاه روحانیت منتشر و بر نظر خود پافشاری کرد و موجبات ناراحتی عمیق جامعه روحانیون و متدیان هم‌عصر خود شد. علامه امینی نویسنده کتاب را مرتد اعلام کرد و سید مجتبی میرلوحی داوطلب اجرای حکم الهی درباره نویسنده شد.

«مظفر» بر قلاب عقاب سر سفید 25 آبان 1401

«مظفر» بر قلاب عقاب سر سفید

از ۲۷ سالگی خدمات بی‌شماری برای امپراتوری انگلیس و سیاستمداران آمریکایی و دربار محمدرضا پهلوی انجام داد، حتی کودتای سیاسی - نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط کردن دولت محمد مصدق را عروسک‌گردانی کرد و نظام حزبی متکی بر حزب توده و کمونیست‌های شوروی در ایران را با همه سختی‌هایش به زیر کشید و احزاب انگلیسی و آمریکایی‌ها را میدان‌دار حوادث دهه‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ ایران کرد و قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را به محاق برد؛ اما به دلیل انواع زیگزاگ‌های سیاسی و بی‌وفایی‌اش به اصول مانع از اعتماد روباه پیر و عقاب سر سفید و دربار پهلوی شد.

مقصد اولین پرواز مسافری نظامیان ایران کجا بود؟ 02 آبان 1401

مقصد اولین پرواز مسافری نظامیان ایران کجا بود؟

اولین پرواز مسافری خارجی ایران که حامل نظامیان کشورمان بود، پنج ماه بعد از سفر ۳۸ روزه پهلویِ پدر به ترکیه، در پاییز ۱۳۱۳ به مقصد آنکارا انجام شد در حالی که نخست وزیر تازه شاه شده ایران، هفت سال قبل‌تر در مهر ۱۳۰۶ گرفتار بدگمانی و رفتار غیردوستانه مصطفی کمال آتاترک رهبر جمهوری ترکیه شده بود.

قتل تاج‌الشعرا به دست آمپول‌زن جانی 25 مهر 1401

قتل تاج‌الشعرا به دست آمپول‌زن جانی

یک جانیِ آمپول‌زن، آمپول انژکسیونش را پر از هوا کرد و در بدن تاج‌الشعرا فرو برد و خون‌سرد در رگش تزریق کرد و چند لحظه بعد یک پای شاعرِ آزادهِ لب‌دوخته از تخت آویزان شد و چشمانش به سقف اتاقِ حمامِ زندان قصر سفید شد و دیگر نفسش بالا نیامد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.