به گزارش پایگاه خبری کارگر ایرانی «ایونا»، مرتضی اشرافی، عضو اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س)، عنوان کرد: قدرت منطقهای به کشوری گفته میشود که از اقتدار و قدرت لازم برای نفوذ در یک منطقه برخوردار باشد.
وی افزود: امروز در افکار عموم این اجماع و اتفاق نظر وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران قدرتی منطقهای است و این موضوع یکی از مفروضات به شمار میرود. در حال حاضر ایران به قدرت منطقهای خود بنیاد تبدیل شده است. از طرفی، جمهوری اسلامی ایران کشوری است با ملاحظات ملی (صرفاً مربوط به سرزمین ایران) و فراملی (عمدتاً مربوط به جهان اسلام)؛ به عبارت دیگر، در اینجا هم منطق دولت – ملت و هم منطق دین یا به عبارتی ایدئولوژی حائز اهمیت است.
وی بیان کرد: تحولات گوناگون در سطح نظام بینالمللی و تنوع در محیطهای تعاملی خود و همچنین گوناگونی تهدیدات و بهویژه تهدیدات نامتقارن، نوعی استراتژی را الزامی میسازد که ترکیبی از ایدئولوژی، پراگماتیسم و عقلانیت بوده و سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را سرلوحه خود قرار میدهد؛ در چنین فضایی حفظ موقعیت، اداره منطقه و رقابت با دیگر قدرتهای منطقهای هزینههای زیادی به همراه دارد چرا که در این منطقه کشورهایی چون ایران، عربستان، ترکیه، روسیه و … حضور دارند که عرصه را برای کشور ما تنگ میکنند.
وی اضافه کرد: قدرت منطقهای ایران همواره مورد توجه جهان و بهویژه غرب بوده است. به عنوان نمونه در دیداری که «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا با مقامات اروپایی داشت، تهدید ناشی از قدرت منطقهای ایران در سخنان و رایزنیهای آنان برجسته بود. حال باید دانست که قدرت منطقهای ضروری است از چه ویژگیهایی برخوردار باشد.
رئیس اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) افزود: برخی از این ویژگیها عبارتاند از؛ مسئولیت و مشارکت در برقراری و حفظ نظم منطقهای، میزان تعیینکنندگی در قطببندیهای منطقهای، قدرت گفتمان سازی، هنجارسازی و فرهنگسازی، مشارکت فعال و تأثیرگذار در تعیین دستورهای کار منطقهای، تحولات و ارائه راهحلها و مدیریت منطقهای، تأثیرگذاری تصمیمات آن کشور بر ساختار منطقهای و سایر بازیگران منطقهای، قدرت شکلدهی به حوادث و… برخورداری از منابع قدرت ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و …
وی بیان کرد: با عنایت به مواردی که بیان شد، میتوان الزاماتی را که باید ایران برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای در نظر بگیرد، برشمرد که منابع و عناصر قدرت شامل قدرت نرم که همان توانمندیهای فرهنگی و اقتصادی است و قدرت سخت شامل تواناییهای اقتصادی و نظامی است توسعه توان اقتصادی و فناوری، توان اعمال مسالمتآمیز قدرت و نفوذ در منطقه بدون تهدید آفرینی برای دیگران، فرصت سازی بهینه در سطح منطقه، قدرت موازنه سازی از طریق ائتلافسازی با قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای از آن جمله به شمار میرود.
عضو اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) ادامه داد: در همین راستا گسترش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران و تبدیل شدن ایران اسلامی به عنوان یک قدرت منطقهای و بلکه فرا منطقهای، همواره به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی ایالاتمتحده آمریکا در غرب آسیا، موضوع گزارشهای بیشماری در اندیشکدههای آمریکایی بوده و هست.
وی بیان کرد: سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی افسانه نبود، او یکی از صدها ظرفیت بزرگ انسانی است که در سایه مکتب امامین انقلاب اسلامی رشد کرده، به بلوغ رسید و با فعالیتهای خویش در جبهه مقاومت توانست جهانی را تحت تأثیر خود قرار دهد و راهی جاودانه و با ثبات را برای رهروانش که در محور مقاومت هستند، به یادگار بگذارد.
اشرافی عنوان کرد: با پیروزی انقلاب کبیر اسلامی در ایران، تمامی آزادیخواهان جهان امیدوار شدند که ملتی علیه استبداد و ظلم به پا خواسته و همواره حامی مستضعفان و جنبشهای حقطلب خواهد بود، لذا همواره در طول چهل سال گذشته این نظام مقدس اسلامی ایران بوده است که از جنبشهای آزادیبخش و محور مقاومت در جهان اسلام و حتی در آمریکای جنوبی حمایت کرده است.
وی اضافه کرد: در همین راستا یکی از مهمترین راهبردهای نیروی سپاه قدس به فرماندهی سردار سپهبد شهید سلیمانی در مدیریت بحرانهای منطقه، ایجاد و ساماندهی هستههای مقاومت بوده است. نمونه بارز و موفق این الگو، حزبالله لبنان است که نقش مهمی در تحولات منطقه بهویژه رویارویی با رژیم صهیونیستی ایفا میکند.
این پژوهشگر ادامه داد: این الگوی موفق باعث شد ایران به شکلگیری چنین گروههایی به عنوان هستههای مقاومت در سایر کشورها نیز یاری رساند؛ مثلاً سردار رشید اسلام شهید سلیمانی در عراق به شکلگیری حشد شعبی کمکهای قابل توجهی کرد. در واقع با وجود نگرانی آمریکا و متحدان اروپایی و منطقهای این کشور از قدرت گرفتن حشد شعبی در عراق، ایران به حمایت آشکار از سازمانها و گروههایی همچون سپاه بدر، عصائب الحق، حزب الله عراق و… پرداخت.
وی با اشاره به اینکه در سوریه نیز ایران حمایتهای زیادی از تشکیل دفاع وطنی کرد، گفت: در واقع یکی از اقدامات شهید همدانی و نیز سردار شهید سلیمانی در سوریه، ساماندهی به دفاع وطنی به عنوان بسیج مردمی در سوریه بود که نقش مهمی در مبارزه با گروههای تروریستی ایفا کرد. بر همین اساس یکی دیگر از شاهکارهای سردار سلیمانی در مدیریت پرونده سوریه که از آن میتوان به عنوان یک پیوست بعد از شکلگیری ائتلاف راهبردی میان ایران و روسیه نام برد و به موجب آن زمینه برای تقابل حداکثری با گروههای تروریستی و مهار آنها در عرصه نبردهای میدانی فراهم شد.
رئیس اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) ادامه داد: قدرت ایشان در شبکهسازی نیروهای محلی و بومی است که در پرتو آن محور مقاومت توانست زمینه را برای مقابله با گروههای تروریستی و اعاده حاکمیت دمشق بر بخش اعظمی از جغرافیای از دست رفته خود فراهم سازد.
وی بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر در غرب آسیا، از لبنان و سوریه تا عراق و یمن، قدرت خود را اِعمال کرده است. یکی از کلیدهای موفقیت این کشور، اتخاذ یک استراتژی منحصربهفرد مبنی بر تلفیق قدرت شبهنظامی و قدرت دولتی بوده است، استراتژیای که تا اندازهای با الهام از مدل حزبالله در لبنان تدوین شده است. همه اذعان دارند که معمار برجسته این سیاست، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، فرمانده کهنهکار نیروی قدس سپاه پاسداران ایران بوده است.
وی اظهار کرد: سردار سلیمانی با شهادتش نشان داد راهی که ایشان و یارانش در سراسر جهان برای مبارزه با استکبار جهانی، رژیم غاصب صهیونیستی و سایر قلندران جامعه جهانی از سالها پیش، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هشت سال جنگ تحمیلی، آغاز کردهاند، ادامه خواهد داشت، چراکه شهید سلیمانی بیتردید پایهگذار «مکتب مقاومت» است، نه به این معنا که اولین کسی است که در رأس فرماندهی جریان مقاومت قرار گرفت بلکه به این معنا که توانست مقاومت را به مکتبی قابل «تکثیر و بومیسازی» شده تبدیل کند.
رنیس اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) عنوان کرد: مدلهایی کارآمد و نشأتگرفته از تجربه گرانسنگ هشت سال دفاع مقدس، از لبنان تا یمن، از فلسطین تا بحرین، از عراق تا سوریه و عربستان و… همه مبارزان علیه استکبار و سلطه جهانی که همچنان دنبال کننده راه و مرام و مسلک سپهبد شهید سلیمانی هستند.
- منبع خبر : ایسنا